مصاحبه با دونالد نورمن : آیندهٔ طراحی تجربه کاربری
- آموزش رایگان UX/UI
 - بروزرسانی شده در
 
                                
در این مصاحبه، دونالد نورمن (پدر تجربه کاربری) میگوید کتاب معروفش اشتباه است. و ۵ درسی که نگاه شما به دیزاین و آینده را دگرگون میکند. این مقاله برای طراحان تجربه کاربری خیلی مهم است. عصاره تمام چیزی که باید راجع به آینده صنعت طراحی محصول بدانید در این مصاحبه است. میتوانید ویدیو آن را با زیرنویس فارسی مشاهده کنید یا فایل صوتی خلاصه آن را گوش کنید.
آنچه در این مقاله میخوانید
فراتر از «طراحی چیزهای روزمره»

دونالد نورمن، که اغلب به عنوان «پدرخوانده تجربه کاربری (UX)» شناخته میشود، نویسنده کتاب بنیادین «طراحی چیزهای روزمره» است؛ کتابی که برای بسیاری از طراحان حکم کتاب مقدس را دارد. اما در گفتگویی اخیر، نورمن چندین ایده غافلگیرکننده و خلاف عرف را مطرح کرد که باورهای دیرینه جامعه طراحی را به چالش میکشد؛ از نقش هوش مصنوعی گرفته تا تعریف بنیادین شغل یک طراح. این مقاله مهمترین و تأثیرگذارترین درسهای این گفتگوی روشنگرانه را برای شما خلاصه میکند.
معروفترین کتاب دونالد نورمن «اشتباه» است
دان نورمن به صراحت میگوید که معروفترین کتابش، «طراحی چیزهای روزمره»، اکنون از نظر او «اشتباه» است. اما منظور او چیست؟ او توضیح میدهد که محتوای داخل کتاب نادرست نیست، بلکه مشکل اصلی چیزی است که کتاب فاقد آن است. به گفته او، کتاب به بزرگترین مشکلات جهان مانند پایداری، تأثیرات اجتماعی و طراحی انسان-محور (humanity-centered design) نمیپردازد؛ مفاهیمی که او اکنون آنها را حیاتی میداند. همین درک باعث شد تا او کتاب جدید خود، «طراحی برای دنیایی بهتر»، را بنویسد.
طراح فوق العاده ای بودن را متوقف کنید و به زبان کسب و کار صحبت کنید! چیزی که ما سالهاست در دوره های آموزشی خودمان آن را آموزش میدهیم. دوره جامع UX-UI من با بوم مدل کسب و کار و خلق ارزش شروع می شود و با دیجیتال مارکتینگ تمام می شود. شما برای بقا در دنیای دیزاین باید زبان کسب و کار را یاد بگیرید.
«طراح فوقالعادهای» بودن را متوقف کنید و به زبان کسبوکار صحبت کنید
این نگاه کلاننگر به تأثیر طراحی، دقیقاً همان چیزی است که نورمن معتقد است طراحان برای نفوذ در سطح مدیریتی به آن نیاز دارند، اما اغلب در ارائه آن ناکام میمانند. او استدلال میکند که بزرگترین دلیل شکست طراحان برای به دست آوردن «جایگاهی در میز هیئت مدیره»، خودشان هستند.
او توضیح میدهد که طراحان اغلب سعی میکنند با نمایش جوایز و کانسپتهای زیبای خود، مدیران را متقاعد کنند. اما مدیران اجرایی این کارها را صرفاً «انجام وظیفه» میدانند و تحت تأثیر قرار نمیگیرند. توصیه نورمن روشن است: برای تأثیرگذاری بر مدیریت، طراحان باید به زبان کسبوکار صحبت کنند؛ زبان صفحات گسترده (spreadsheets)، امور مالی، سود و حاشیه سود. آنها باید ایدههای خود را به عنوان راهکارهایی قاببندی کنند که یا هزینههای شرکت را کاهش میدهند یا سود آن را افزایش میدهند.
«از گفتن اینکه طراح فوقالعادهای هستید دست بردارید، زیرا اگر میخواهید در مدیریت باشید و این تغییرات بزرگ را در شرکت ایجاد کنید، باید یک فرد شرکتی باشید، نه فقط متعلق به یک حوزه کوچک.»
این تغییر ذهنیت از یک «هنرمند» به یک «فرد شرکتی» برای رشد شغلی و افزایش نفوذ یک طراح بسیار حیاتی است.
هوش مصنوعی رقیب شما نیست، همکار بعدی شماست
همانطور که طراحان باید زبان کسبوکار را بیاموزند، باید بر ابزارهای جدید نیز مسلط شوند. شاید هیچ ابزاری به اندازه هوش مصنوعی باعث اضطراب و هیجان نشده باشد. در مواجهه با ترس رایج طراحان از اینکه هوش مصنوعی شغل آنها را خواهد گرفت، دان نورمن روایتی کاملاً متفاوت ارائه میدهد.
او معتقد است شرکتهایی که طراحان را به نفع هوش مصنوعی اخراج میکنند، «اشتباه میکنند» و به زودی از این کار پشیمان خواهند شد. از نظر او، هوش مصنوعی هنوز آماده جایگزینی طراحان نیست، اما به ابزاری قدرتمند تبدیل خواهد شد که طراحان را «بهتر و بهتر» میکند. فراخوان او برای طراحان این است: به جای ترسیدن از هوش مصنوعی، فعالانه یاد بگیرید که چگونه از آن استفاده کنید و به شرکتهایی بپیوندید که در حال توسعه آن هستند تا به شکلدهی آن به عنوان یک همکار، و نه یک رقیب، کمک کنید.
«به شرکتهایی که آن را طراحی میکنند بپیوندید تا بتوانید یکی از طراحانی باشید که آن را به یک همکار تبدیل میکند، نه یک رقیب.»
آینده در فروش محصول نیست، در فروش خدمات است
این نگاه آیندهنگر نورمن به فناوری، به بنیاد مدلهای کسبوکار مدرن نیز تسری پیدا میکند. او مدل تولید کنونی را که بر پایه «از کار افتادگی برنامهریزی شده» (planned obsolescence) استوار است—مانند تلفنهایی که تنها دو سال عمر میکنند—به شدت نقد میکند.
راهکار پیشنهادی او «اقتصاد چرخشی» (circular economy) است؛ مدلی که در آن محصولات طوری طراحی میشوند که عمر طولانیتری داشته باشند، قابل تعمیر باشند و قطعات آنها قابل استفاده مجدد باشد. اما نکته کلیدی اینجاست که چگونه این ایده را به یک کسبوکار بفروشیم؟ پاسخ نورمن تنها در محیط زیست خلاصه نمیشود، بلکه در یک مدل کسبوکار جدید نهفته است: تغییر از فروش محصولات به فروش خدمات. او از مثال تلفنهای همراه استفاده میکند که در آن مشتریان همین حالا هم هزینه ماهانهای پرداخت میکنند و در عمل، به جای یک دستگاه فیزیکی، یک سرویس را خریداری میکنند. این مدل میتواند به طور گستردهتری به کار گرفته شود تا شرکتها ضمن پایدار بودن، سودآور باقی بمانند.
تخصص را فراموش کنید؛ جهان به افراد همهفنحریف (Generalist) نیاز دارد
پیادهسازی چنین تغییرات بنیادینی—از محصول به خدمت، از زباله به اقتصاد چرخشی—نیازمند رهبری است که کل سیستم را درک کند، نه فقط یک بخش از آن را. اینجاست که به آخرین و شاید کلیدیترین درس نورمن میرسیم. دونالد نورمن تضاد بین «متخصص» (فردی با دانش عمیق و محدود) و «همهفنحریف» (فردی با دانش گسترده و نسبتاً سطحی) را برجسته میکند.
او استدلال میکند در حالی که دانشگاهها متخصص تولید میکنند، این افراد همهفنحریف هستند که برای رهبری و نوآوری بهترین تجهیزات را در اختیار دارند، زیرا میتوانند تخصصهای مختلف را برای حل مشکلات پیچیده به یکدیگر متصل کنند. او برای روشن کردن این موضوع، به تجربه شخصی خود در اپل اشاره میکند. زمانی که به عنوان یک Apple Fellow به شرکت پیوست، هیچ مسئولیت مشخصی نداشت. تیم تجربه کاربری به او پیشنهاد یک دفتر در میان خودشان را دادند، اما او عمداً این پیشنهاد را رد کرد. او انتخاب کرد که در کنار تیم چاپگرها بنشیند، زیرا میخواست «در حوزهای باشد که آن را نمیفهمد.» همین کنجکاوی فعالانه، جوهر استدلال اوست.
توصیه نهایی او برای طراحان این است: برای پیشرفت و ایجاد تأثیر واقعی، باید مهارتهای خود را فراتر از «حرفه» طراحی گسترش دهید و نحوه عملکرد کل کسبوکار را درک کنید. او حتی پیشنهاد میکند که مدرک MBA میتواند ابزار مفیدی برای رسیدن به این هدف باشد.
نتیجهگیری: طراحی دوبارهی خودِ «طراح»
پیام اصلی که در تمام توصیههای دان نورمن تکرار میشود این است که نقش طراح باید تکامل یابد. این نقش باید از پیکسلها و زیباییشناسی فراتر رفته و استراتژی کسبوکار، تأثیر اجتماعی و تفکر سیستمی را در بر گیرد. طراح آینده از نگاه نورمن، تنها یک صنعتگر ماهر نیست، بلکه یک متفکر سیستمی است که به زبان سود و زیان صحبت میکند، اقتصادهای چرخشی را به جای محصولات یکبارمصرف طراحی میکند و هوش مصنوعی را به عنوان یک همکار برای حل بزرگترین چالشهای بشریت—و نه فقط مشکلات شرکت—به کار میگیرد.
با الهام از دیدگاههای نورمن، اولین قدمی که برای تبدیل شدن از یک متخصص طراحی به یک رهبر همهفنحریف برمیدارید چیست؟
                                            
                                            
                                            
برای ارسال نظر لطفا ابتدا ثبتنام کنید یا وارد شوید.