()

طراحی خوب کار سختی نیست! برای همه ما پیش آماده که جذب یک محصول شویم! وقتی از محصول حرف می‌زنم منظورم هر محصولی است. چه نرم‌افزاری باشد چه نه! حتی اگر ندانیم دقیقاً چه‌کار می‌کند! به‌راستی‌که زیبایی چیست؟! چه محصولاتی دلپذیر هستند! احساسات ما چطور کار می‌کنند؟!

 

خلاصه‌ای از ارائه دونالد نورمن:

طراحی برای شادی‌آفرینی شامل سه مرحله است:

  1. زیبایی : دوسش دارم؟
  2. کارایی : کار می کنه؟
  3. تفکر برانگیز بودن! : باز ازش استفاده می‌کنم؟

شاید داشتن یک میز پینگ‌پنگ که روی آن ماهی‌ها شنا کنند و با برخورد هر باره توپ موج‌هایی روی آن حرکت کنند سرگرم‌کننده باشد! اما قطعاً کاربردی نیست!

در مقابل گاهی می‌دانیم یک محصول نقص‌های زیادی دارد، اما بازمی‌خواهیم یکی از آن محصول را داشته باشیم! چون استفاده از آن لذت‌بخش است. مثل داشتن آیفون در ایران که محدودیت‌هایی به وجود می‌آورد؛ اما می‌ارزد J

محصولات جالب، بهتر کار می‌کنند!
یعنی زیبایی روی کارایی تأثیر داره!

تصور کنید یک‌تخته با طول و عرض 9 متر در 1 متر روی زمین داشته باشیم. دویدن، بالا و پایین پریدن و ورجه‌وورجه کردن روی آن خیلی راحت و لذت‌بخش است! اما اگر همان تخته را در ارتفاع 100 متری بگذاریم، حتی جرئت نمی‌کنیم به آن نزدیک شویم. ترس عملکرد مغز را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

در حالت اضطراب تمرکز بیشتر می‌شود. برای همین کسانی که تمرین کرده‌اند (مثل کسانی که در سیرک کار می‌کنند) به‌راحتی موفق می‌شوند روی تخته راه بروند.

یک آزمایش از طراحی خوب

یکی از روانشناسان آلمانی به نام آلیس ایسن ( Alice icen ) یک آزمایش بی‌نظیر انجام داده است. او تعدادی دانشجو را برای حل مسئله‌ای انتخاب کرد. آن‌ها را به دو گروه تقسیم کرد. آن‌ها را به درون اتاقی آورد که دو نخ بافاصله از سقف اتاق آویزان بود. درحالی‌که اتاق خالی بود. یک میز داشت و مقدار کمی خرت‌وپرت روی میز از گروه اول خواست تا وارد اتاق شوند.

گروه اول وارد اتاق شدند: به آن‌ها گفته شد که این‌یک “تست هوش” است. و به شما نشان می‌دهد چقدر در زندگی موفق عمل می‌کنید. لطفاً این دوتا نخ را گره بزنید! این در حالی بود که دانشجوها سعی می‌کردند نخ‌ها را بکشند و به هم وصل کنند؛ اما موفق نمی‌شدند. وقتی یکی از نخ‌ها را می‌کشیدند، دستشان به نخ دوم نمی‌رسید.

به همین سادگی هیچ‌کس نمی‌توانست این مسئله را حل کند!

سپس گروه دومی را وارد اتاق کردند: به آن‌ها گفته می‌شد که قبل از اینکه آزمایش را شروع کنیم اگر شکلات دوست دارید، این بسته شکلات برای شماست؛ بخورید! و از قرار معلوم اون افراد شکلات دوست داشتند و قدری خوشحال می‌شدند. (توجه کنید، خیلی خوشحال نه! قدری خوشحال) و حدس بزنید چه اتفاقی رخ داد؟!

آن‌ها مسئله را حل کردند.

اضطراب vs خوشحالی

به نظر میرسته وقتی انسان‌ها مضطرب هستند نوعی فرستنده شیمیایی عصبی در مغز تراوش می‌کند که باعث می‌شود تمرکز شما زیاد شود. این مسئله باعث میشه شما روی یک‌راه حل عمیق بشید! (Depth-first search) اما وقتی شما خوشحال هستید، حالتی که به آن ظرفیت مثبت گفته می‌شود در مغز شما دوپامین تراوش می‌شود. و باعث می‌شود شما راه‌حل‌های سطحی زیادی را امتحان کنید! (Breadth-first search) بااینکه در حالت ممکنه زودتر حواستان پرت بشه، اما خلاقانه‌تر فکر می‌کنید! دقیقاً مثل زمانی که “طوفان فکری” راه می‌اندازیم.

اظراب و خوشحالی

وقتی خوشحال هستیم، همه‌چیز بهتر کار می کنه!

 

این مقاله چقدر مفید بود؟ با کلیک روی ستاره ها رتبه بده تا بدونیم چه مدل مقالاتی بنویسیم...

میانگین امتیاز / 5. تعداد آراء: